خطی که تازه از رخسار خوبان برآمده باشد. (برهان قاطع) (ناظم الاطباء) (لغت محلی شوشتر نسخۀ خطی) : ز عذارت خط سبز و ز کفت خط سیاه چون نبیند ز خط صبر بلا باد پدر. خاقانی. خط سبز و لب لعلت بچه ماند گوئی من بگویم بلب چشمۀ حیوان ماند. سعدی. یعنی از روی دلبران خط سبز دل عشاق بیشتر جوید. سعدی (گلستان). چگویم آن خط سبز و دهان شیرینت بجز خضر نتوان گفت و چشمۀ حیوان. سعدی. سعدی خط سبز دوست دارد پیرامن خد ارغوانی. سعدی. ، خطی را گویند که از غیب مرقوم شده باشد، یعنی کسی نداند که از کجا آمده است و که نوشته است، خط شب را گویندکه خط سیاه و خط ازرق است. (از ناظم الاطباء) (برهان قاطع) ، عالم برزخ بنزد صوفیان. (یادداشت بخط مؤلف)
خطی که تازه از رخسار خوبان برآمده باشد. (برهان قاطع) (ناظم الاطباء) (لغت محلی شوشتر نسخۀ خطی) : ز عذارت خط سبز و ز کفت خط سیاه چون نبیند ز خط صبر بلا باد پدر. خاقانی. خط سبز و لب لعلت بچه ماند گوئی من بگویم بلب چشمۀ حیوان ماند. سعدی. یعنی از روی دلبران خط سبز دل عشاق بیشتر جوید. سعدی (گلستان). چگویم آن خط سبز و دهان شیرینت بجز خضر نتوان گفت و چشمۀ حیوان. سعدی. سعدی خط سبز دوست دارد پیرامن خد ارغوانی. سعدی. ، خطی را گویند که از غیب مرقوم شده باشد، یعنی کسی نداند که از کجا آمده است و که نوشته است، خط شب را گویندکه خط سیاه و خط ازرق است. (از ناظم الاطباء) (برهان قاطع) ، عالم برزخ بنزد صوفیان. (یادداشت بخط مؤلف)
خط سیاه. خط سبز. خط ازرق. یکی از خطوط جام جم است. (برهان قاطع) ، شب. (از آنندراج) : خنجر شب یک نقط از خط شب کرده حک و روز نهادش لقب. امیرخسرو (از آنندراج)
خط سیاه. خط سبز. خط ازرق. یکی از خطوط جام جم است. (برهان قاطع) ، شب. (از آنندراج) : خنجر شب یک نقط از خط شب کرده حک و روز نهادش لقب. امیرخسرو (از آنندراج)
کنایه از نقش آب که ثبات و بقا ندارد. (آنندراج) : هست با خط تو خط چینیان چون خط آب هست با اقلام تو شمشیر شیران خر گواز. منوچهری (از آنندراج). چون خط آب را کنند نشان پیل بیرون کشند پیل کشان. امیرخسرو (از آنندراج)
کنایه از نقش آب که ثبات و بقا ندارد. (آنندراج) : هست با خط تو خط چینیان چون خط آب هست با اقلام تو شمشیر شیران خر گواز. منوچهری (از آنندراج). چون خط آب را کنند نشان پیل بیرون کشند پیل کشان. امیرخسرو (از آنندراج)
کنایه از دماغ تازه. (آنندراج) : در این چمن سر سبز آن برهنه پادارد که چار موسم چون سرو یک قبا دارد. صائب (از آنندراج). - امثال: زبان سرخ سر سبز میدهد بر باد، نظیر: بهوش باش که سر در سر زبان نکنی. (امثال و حکم دهخدا)
کنایه از دماغ تازه. (آنندراج) : در این چمن سر سبز آن برهنه پادارد که چار موسم چون سرو یک قبا دارد. صائب (از آنندراج). - امثال: زبان سرخ سر سبز میدهد بر باد، نظیر: بهوش باش که سر در سر زبان نکنی. (امثال و حکم دهخدا)
دهی از دهستان ایوه در بخش ایزۀ شهرستان اهواز است که در پنجاه وهشت گزی خاور ایزه قرار دارد. کوهستانی و گرمسیر است و 60 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه و محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
دهی از دهستان ایوه در بخش ایزۀ شهرستان اهواز است که در پنجاه وهشت گزی خاور ایزه قرار دارد. کوهستانی و گرمسیر است و 60 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه و محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)